Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-28@06:08:14 GMT

نگاهی به تازه‌های نشر جهاددانشگاهی واحد اصفهان

تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۸۰۱۲۹

نگاهی به تازه‌های نشر جهاددانشگاهی واحد اصفهان

ایسنا/اصفهان هم‌زمان با هفته کتاب و کتابخوانی، چهار کتاب از تازه‌های انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان در حوزه‌های روان‌شناسی، تاریخ، زمین‌شناسی و رسانه، راهی بازار کتاب شدند.

انتشار این چهار جلد کتاب که به لحاظ محتوایی و علمی دربردارندۀ یافته‌هایی نو و شایان تأمل هستند، به نوعی رونمایی از هویت بصری جدید در نشر جهاد دانشگاهی واحد اصفهان نیز به‌شمار می‌رود چراکه این نشر طی دو سال اخیر به منظور ارتقای کیفی کتاب‌ها در ابعاد متخلف ازجمله محتوای علمی، هویت بصری، ویرایش، صفحه‌آرایی و طراحی جلد، تلاشی وافر داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 پیش‌تر نیز هویت بصری کتاب‌های این نشر را تغییر یافته بود، اما اکنون و هم‌زمان با هفته کتاب و کتاب‌خوانی و مقارن با چاپ کتاب‌های تازۀ انتشارات جهاددانشگاهی اصفهان، بار دیگر در هویت بصری آثار تجدیدنظر شد و این نگاه نو که روندی رو به جلو دارد با هدف ارتقای کیفی آثار صورت گرفت.

کتاب‌های «روان‌شناسی، آموزش و توان‌بخشی افراد نابینا و کم‌بینا»، «گزیده اسناد انتخابات مجلس شورای ملی در اصفهان»، «سنگ‌شناسی دگرگونی با نگرشی بر سنگ‌های دگرگونی ایران‌زمین» و «شفافیت نظام‌ رسانه‌ای»، در هفته کتابخوانی و همسو با اهداف نشر جهاددانشگاهی اصفهان راهی بازار کتاب شدند. اگرچه هفته کتاب فرصتی در خور اعتنا به‌منظور انتشار این چهار اثر با رویکری نو در هویت بصری و همچنین سایر جنبه‌های موردنظر بوده است، اما این مسیر با هدف بهبود آثار منتشره از سوی انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان همچنان تداوم خواهد یافت.

تحقیقی نو برای خدمت به جامعه نابینا و کم‌بینا

نخستین کتاب که در این گزارش به آن پرداخته می‌شود «روان‌شناسی، آموزش و توان‌بخشی افراد نابینا و کم‌بینا» است که از سوی انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان به بازار فرهنگی کشور آمد.

این پژوهش اثری از محمد عاشوری، عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان است که گفت‌وگو با ایسنا در خصوص محتوای کتاب و اینکه پژوهش حاضر قرار است چه کمکی به جامعه ما کند، چنین توضیح داد که موضوع اصلی کتابش مربوط به مباحث روان‌شناسی، آموزش و مسئله مهم توان‌بخشیِ کودکان و نوجوانان و بزرگسالان نابینا و کم‌بیناست.

او تأکید کرد: مشکلات و آسیب‌ها در حوزه‌های نابینایی و کم‌بینایی بسیار متفاوت است و دامنه و دسته‌های گسترده‌ای را شامل می‌شود. برای نمونه، افرادی هم که نابینا نیستند و صرفاً از عینک استفاده می‌کنند در شمار این گروه‌ها قرار می‌گیرند.

 او ادامه داد: بنابراین، کتاب «روان‌شناسی، آموزش و توان‌بخشی افراد نابینا و کم‌بینا» برای همه گروه‌های یادشده در سنین مختلف و افرادی که با آنها در ارتباط‌اند مفید و کاربردی و بدون تردید متناسب با نیاز جامعه است. البته مشکلات بینایی اغلب ابعاد بزرگسالی دارد. اهمیت این مباحث مخصوصاً از آنجا نشئت می‌گیرد که می‌توان از ۸۰ درصد بیماری‌ها و آسیب‌های مرتبط با بینایی پیشگیری یا آنها را درمان کرد که در کتاب حاضر تبیین شده است.

به‌گفته این متخصص آسیب‌های چشمی: میزان شیوع کم‌بینایی یا نابینایی در کودکانِ «مدرسه‌رو» یا شش تا ۲۱‌ساله‌ها چهارصدم‌درصد، یعنی چهار نفر از ۱۰هزار نفر است. ازاین‌رو، کتاب برای این جمعیت که با مشکلات بینایی روبه‌رو هستند و در برخی کشورها حتی از این تعداد هم فراتر می‌روند، کاربرد دارد.

عاشوری افزود: همچنین فردی که مشکل بینایی دارد و با عینک اصلاح می‌شود، از تجربه زیسته خاص خودش برخوردار است که در کتاب آمده است. برای مثال، اگر این شخص موقع رانندگی عینکش را به همراه نداشته باشد، چه رخ می‌دهد؟ بنابراین، کاربردهای کتاب بسیار فراوان است.

این روان‌شناس درخصوص بخش‌های این کتاب نیز توضیح داد: اثر حاضر دارای پنج بخش و ۱۹ فصل است. پنج پخش عبارت‌اند از: بخش اول یکم، مبانی کم‌بینایی و نابینایی (تعریف و طبقه‌بندی آسیب بینایی، فیزیولوژی چشم، ارزیابی و علل)؛ بخش دوم، روان‌شناسی افراد نابینا و کم‌بینا (ویژگی‌های شناختی، هیجانی، رفتاری، زبانی، شخصیتی و اجتماعی)؛ بخش سوم، رویکردهای آموزشی (تاریخچه و طرح جهانی آموزش، برنامه درسی و آموزش فراگیر، آموزش بریل، جهت‌یابی و حرکت، دانش‌آموزان در کلاس درس)؛ بخش چهارم توان‌بخشی افراد کم‌بینا و نابینا (توان‌بخشی و توانایی بینایی، توان‌بخشی و کاردرمانی بینایی، فناوری‌های کمکی برای توان‌بخشی)؛ و بخش پنجم، خانواده، جامعه و افراد کم‌بینا و نابینا (همکاری مشترک با خانواده‌ها، نقش خانواده و شبکه‌های حمایتی، انتقال از مدرسه به دانشگاه، دوران بزرگسالی، کارآفرینی و اشتغال و سال‌خوردگی).

نویسنده کتاب «روان‌شناسی، آموزش و توان‌بخشی افراد نابینا و کم‌بینا» درباره مزیت این کتاب نیز این‌گونه اشاره کرد: اثر کنونی مباحث حوزه بینایی را از روز تولد تا واپسین دم زندگی هر انسانی را با تأکید بر نابینایی و کم‌بینایی بررسی می‌کند. پژوهنده تأکید کرد: نباید از یاد برد که مشکلات بینایی غیر از این موارد است و کتاب آنها را هم شامل می شود. در واقع، کتابی در این حوزه نداریم که روان‌شناسی، آموزش و توان‌بخشی را از بدو انعقاد نطفه تا واپسین لحظه حیات برای گروه‌های موردبحث واکاوی کند و این مهم‌ترین امتیازش در برابر دیگر آثار است.

پژوهشگر دانشگاه اصفهان در تبیین این سؤال که مخاطبان اصلی کتاب چه کسانی هستند، چنین اظهار کرد: این کتاب منبع درسی ارزشمندی برای دانشجویان رشته‌های روان‌شناسی و آموزش کودکان استثنایی است. به‌علاوه برای دانشجویان علوم تربیتی که دو واحد را با این عنوان باید بگذرانند، سودمند و بخشی از کتاب جواب‌گوی نیازشان است. همچنین برای دانشگاه فرهنگیان یا محصلان رشته‌های علوم تربیتی، مشاوره و آموزش ابتدایی کاربرد دارد. و سرفصل‌های درسی‌شان را در بر می‌گیرد. به بیانی دیگر، این کتاب برای دروس بینایی در رشته‌های مختلف محتوای کاملی دارد.به‌طور کلی، برای دانشجویان و استادان رشته‌های روان‌شناسی، کودکان استثنایی، علوم تربیتی، مشاوره، توان‌بخشی، بینایی سنجی، مددکاری و سایر شاخه‌های وابسته فایده‌ها دارد. همچنین برای همه گروه‌های سنی که مشکلات بینایی دارند و افرادی که با آنها زندگی می‌کنند، آموزه‌های شایسته‌ای دارد. ازاین‌رو، کتاب رویکردی فراگیر و جامع‌محور دارد.

عاشوری تصریح کرد: خلقت الهی همواره در بهترین شکل ممکن انجام می‌شود و مصداق آیه «لَقَد خَلَقنَا الإِنسان‌َ فِی‌ أَحسَن‌ِ تَقوِیم» است. با نگرش انسانی به افراد کم‌بینا یا نابینا و هر آسیب بینایی ابتدا در می‌یابیم که همه آنها به عبارتی انسان یا برترین مخلوق هستی هستند و شایسته برخورداری از حقوق‌ها و ارزش‌های انسانی، پس باید شرایطی فراهم شود که افراد از تمام ظرفیت بالقوه وجودی خویش استفاده کنند. درست است که در این حوزه بحث افراد دارای آسیب بینایی مشکلاتی دارند. ولی بحث، بحث تفاوت‌هاست که خیلی زیاد نیست. اما تفاوت‌های بسیار مهمی وجود دارد که بخش مهم‌تر بحث شباهت‌های افراد است. بنابراین، خوب است بدانیم و توجه داشته باشیم یا به عبارتی دیگر همه متخصصان آگاه و لایق، معلم‌های توانا و متعهد و صبور و مهربان بدانند که نظام خلقت الهی بر اساس تفاوت‌های فردی و ارزش‌های انسانی استوار است. در همین خصوص در سوره نوح هم مضامینی یافتنی است که مربوط به تفاوت‌های فردی می‌شود.

پژوهش در اسناد نو با موضوع انتخابات مجلس در اصفهان

دومین کتابی که به کوشش انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان در این هفته منتشر شد، کتاب «گزیده اسناد انتخابات مجلس شورای ملی در اصفهان» نوشتۀ محمد افقری است.

محمد افقری در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تأکید بر اینکه این اثر با مشارکت مرتضی نورائی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان، فراهم آمده، توضیح داد: این پژوهش در واقع برون‌داد دوره پسادکتری‌اش است که بدون نظارت علمی و راهنمایی استادش، نورائی، سرانجامی نداشت.

افقری در تشریح خود درباره محتوای کتاب گفت: موضوع پایان نامه دکترای من در خصوص انتخابات اصفهان در مجلس شورای ملی بود. در مسیر آن پژوهش با دامنه وسیعی از اسناد نو و منتشرناشده روبه‌رو شدم که نمی‌شد در همان پایان‌نامه روی آنها کار کرد. بنابراین، برای بررسی این حجم وسیع از اسناد در حوزه انتخابیه مجلس در اصفهان آن را به‌صورت پیشنهادیه‌ای به معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان و به منظور پذیرفته‌شدن در دوره پسادکتری ارائه کردم که قبول و حاصلش کتاب کنونی شد.

نگارنده کتاب «گزیده اسناد انتخابات مجلس شورای ملی در اصفهان» با اشاره به این موضوع که این کتاب برای محققان تاریخ مجلس به‌طور عام و اصفهان‌شناسان به‌طور خاص پُرفایده است، ادامه داد: بدنه اصلی کتاب حاوی متن استنساخ و تصحیح‌شده مجموعه‌ای از اسناد تاریخی است که در ارتباط با انتخابات مجلس شورای ملی در اصفهان قرار دارد و سال‌های ۱۲۸۸ تا ۱۳۵۴ شمسی، یعنی از دوره قاجار تا آستانه انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را در بر می‌گیرد.

این تاریخ‌نگار حوزه مجلس ادامه داد: متأسفانه بخشی از اسناد مربوطه در گذر زمانه به گونه‌ای آسیب دیده بودند که امکان تصحیح آنها وجود نداشت. دسته‌ای از اسناد هم به‌دلیل تکراری‌بودن و وجود نمونه‌های مشابهشان نادیده گرفته شدند تا حجم کتاب هم از حدی خاص فراتر نرود. اما آنچه مهم بود بررسی اسناد اصلی در موضوع و بازه مدنظر محسوب می‌شد که عبارت‌اند از: صورت‌مجلس‌های انجمن نظار انتخابات، عرایض و شکایات مردمی، تلگراف‌های اعتراضی یا حمایت‌آمیز احزاب و جریان‌های سیاسی، اسناد و دعاوی کاندیداهای شکست‌خورده مبنی بر سوءجریان انتخابات و مدارک دال بر تخلف یا تقلب احتمالی در انتخابات.

این پژوهشگر تاریخ معاصر درباره بخش‌های جدیدترین کتابش این‌گونه تشریح کرد: به‌لحاظ ساختاری، کتاب یک مقدمه و ۲۴ بخش دارد. گفتنی است که در آغاز هر دوره برای بهره‌مندی بهتر خوانندگان اثر، شرحی مختصر از حال‌وهوا و اوضاع سیاسی کشور، روند برگزاری انتخابات مجلس در اصفهان و چکیده‌ای از اهمیت محتوای اسناد هر دوره از انتخابات مجلس آمده است.

افقری افزود: مطالعه این بخش می‌تواند دیدی کلی از محیط حاکم بر انتخابات مجلس در هر دوره به خواننده ارائه دهد. همچنین در خصوص مباحثی که می‌توان از این اسناد استخراج کرد در مقدمه و به‌صورت مبسوط آمده است. بااین‌حال، بازنگری در همین اسناد می‌تواند دانسته‌های موجود از تاریخ اصفهان را بسط بدهد و زوایای تازه‌ای از جامعه‌شناسی سیاسی این شهر را مشکوف نماید. برای نمونه، می‌توان به حضور رجال و معاریف شهر در مقام اعضای انجمن نظار و مسئولان برگزارکننده انتخابات در هر دوره اشاره کرد که به تواتر در میان سندها دیده می‌شود. یا عضویت در انجمن نظار انتخابات جایگاهی حیاتی در اداره شهر که خاصه بر مشارکت سیاسی مردم و سازوکار انتخاب نمایندگان اصفهان نظارت داشت. به‌علاوه نقش مهمی که گاه حتی در زندگی‌نامه‌های موجود از شخصیت‌های موردبحث مغفول واقع شده است، اهمیت دارد. همچنین باید در نظر داشت که این شخصیت‌ها از طبقات شش‌گانه اجتماعی، یعنی روحانیون، اعیان، ملاکان، بازرگان‌ها، بازاری‌ها و کشاورزان بودند.

به گفته این دانش‌آموخته دوره پسادکتری، کتاب‌های اسنادی عمدتاً آثاری مرجع محسوب می‌شوند. این دسته از کتاب‌ها به محققان کمک می‌کنند تا بدون سروکارداشتن با فرایند زمان‌بر سندپژوهی به متن اسناد تاریخی دسترسی داشته باشند. در حقیقت این کتاب، پژوهشی است که مسیر تحقیقات تاریخی را برای پژوهندگان دیگر هموار می‌کند.از آنجا که متن اسناد بی‌واسطه روایتگر تاریخ و به دور از سوگیری خاصی هستند،این امکان را در اختیار محقق یا مخاطب قرار می‌دهند که از اسناد به مثابه منبعی تاریخی برداشتی تازه داشته باشد. در کل، متناسب با دامنه زمانی یادشده، این کتاب می‌تواند مورداستفاده تاریخ‌پژوهان و اصفهان‌شناس‌ها و محققان تاریخ مجلس باشد.

بررسی سنگ‌های دگرگونی ایران‌زمین از منظری نو

سومین کتاب از تازه‌های نشر جهاد دانشگاهی اصفهان، اثر سیدمحسن طباطبایی‌منش، عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان است که در کتاب خود با عنوان «سنگ‌شناسی دگرگونی با نگرشی بر سنگ‌های دگرگونی ایران‌زمین» به یکی از مباحث مهم زمین‌شناسی نظر دارد.

طباطبایی‌منش در گفت‌وگو با ایسنا درباره محتوای کتاب خود گفت: پژوهش حاضر در خصوص شناخت سنگ‌های دگرگونی، ساختارشان و نحوه تشکیل آنها با مثال‌های متنوع از سنگ‌های دگرگونی ایران است. در واقع، از محسنات این اثر ارائه مباحث نظری درباره سنگ‌های دگرگونی با معرفی مصادیق آنها از سنگ‌های دگرگونی‌ ایران محسوب می‌شود. پیش‌تر در هیچ تحقیقی این دو مبحث در کنار هم مورد تأمل قرار نگرفته بود.

او درباره بخش‌های گوناگون این کتاب، افزود: در این مطالعه ابتدا به مفاهیم و تعاریف کلی پرداخته شده و سپس ساختار و فابریک در دگرگونی مورد واکاوی قرار گرفته است. محیط‌های دگرگونی، سنگ‌نگاری و انواع دگرگونی‌ها مضمون بخش سوم به شمار می‌آید. در انتها نیز به مباحث ژنز یا نحوه تشکیل آنها پرداخته شده است. به‌گفته این سنگ‌شناس کسانی که در حوزه‌های زمین‌شناسی، مهندسی معدن، جغرافیای طبیعی فعال‌اند، مخاطبان اصلی این کتاب هستند.

نویسنده کتاب «سنگ‌شناسی دگرگونی با نگرشی بر سنگ‌های دگرگونی ایران‌زمین» اشاره کرد: این کتاب به‌غیراز جنبه نظری در بُعد کاربردی نیز بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، چنان‌که طباطبایی‌منش بیان کرد این کتاب برای زمین‌شناسان و سنگ‌شناس‌ها، متخصصان ژئوشیمی، کانی‌شناس‌ها و مهندسان معادن می‌تواند از نظر عملی مورد اعتنا قرار بگیرد.‌

دستاوردی نو و کارآمد در عرصه مدیریت رسانه‌ای ایران

چهارمین اثر از تازه‌های نشر جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، «شفافیت نظام‌ رسانه‌ای» به شمار می‌آید که در این هفته به بازار کتاب آمد.

عباس زمانی، یکی از مؤلفان این کتاب، در گفت‌وگو با ایسنا توضیح داد که مسئله و دغدغه اصلی در این پژوهش طراحی الگویی مفید و کاربردی در حوزه شفافیت رسانه‌ای است با این امید که این الگو در عرصه رسانه کشورمان مورد استفاده قرار گیرد. خاصه آنکه در دنیای امروز و در عرصه رسانه با چالش‌هایی روبه‌رو هستیم و اهمیت دنیای رسانه بر کسی پوشده نیست.

این نویسنده در باره بخش‌های گوناگون کتاب خود نیز این‌گونه توضیح داد: در قسمت نخست، مفاهیم و تعاریف متعددی که در حوزه شفافیت رسانه، چه در ایران و چه در جهان، وجود دارد، تبیین شده است. در مرحله بعد، دسته‌بندی انواع شفافیت رسانه‌ای به‌طور خاص در ایران واکاوی شده و جایگاه موضوع اصلی بحث در نظام حقوقی نیز موردبحث قرار گرفته. در بخش سوم این کتاب با نگاهی نو و از منظر درون‌سازمانی و برون‌سازمانی، شفافیت رسانه‌ای تعریف و مشخص شده که اصلاً شفافیت چه جایگاهی در رسانه‌های جمعی دارد. در فصل آخر نیز الگوی مدنظر پژوهشگر این اثر در حوزه شفافیت رسانه‌ای که در ایران کارآمد باشد، آمده است.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه اضافه کرد: «شفافیت نظام رسانه‌ای» که به گفته نگارنده‌اش بر اساس آخرین پیگیری‌ها هیچ نمونه مشابه در عرصه رسانه و سواد رسانه‌ای کشور ندارد، می‌تواند مورد رجوع دو دسته مخاطب باشد. گروه اول، مخاطبان دانشگاهی و فرهیخته جامعه در حوزه‌های متنوع ارتباطات، جامعه‌شناسی، حقوق و... هستند که بیشتر از دید نظری این کتاب برایشان سودمند خواهد بود. اما دسته دوم که یافته‌ها و تأملات کتاب در عمل برایشان کاربردی خواهد بود، مدیران و مسئولان رسانه، به‌خصوص فعالان حوزه سیاست‌گذاری کلان کشور هستند. زیرا با توجه به الگوی تبیین‌شده در پژوهش کنونی که زمینه عوامل مداخله‌گر و شرایط راهبردی را به همراه نتایج و پیامدهایشان در نظر دارد، می‌تواند در حوزه رسانه و مدیریت تأثیر ویژه‌ای داشته باشد.

زمانی تصریح کرد: به بیانی دیگر، بنا بر سخنان زمانی اگر این اصول در مرحله عمل به‌درستی اجرا شوند بر اعتماد مردم نسبت به رسانه‌های گوناگون افزوده خواهد شد. با توجه به اهمیت جلب اعتماد و مشارکت عمومی در ارتقای سرمایه اجتماعی می‌توان به اهمیت وافر این موضوع پی برد. در واقع، می‌توان پیش‌بینی کرد که با کاربرد این الگو، مردم در یک فرایند از حاکمیت به حکمرانی و از عرصه حکمرانی به حکم‌روایی برسند. این بدان معناست که مردم در عرصه رسانه و در کنار مسئولان این حوزه جایگاهی خواهند یافت؛ جایگاهی که بر اساس آن صرفاً افرادی منفعل و ناآگاه نیستند و توانایی نظردهی و تأثیرگذاری سازنده خواهند داشت.

محقق اثر موردبحث امیدوار است که به‌دوراز هرگونه تعصب و با هدف تحولی نافع در مدیریت رسانه‌ای کشور این کتاب مورد عنایت و استفاده قرار گیرد.

گفتنی است این کتاب با همکاری فائزه تقی‌پور، عضو هیئت‌علمی دانشگاه آزاد، به رشته تحریر درآمده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان کتابخوانی کتاب و کتابخوانی استانی فرهنگی و هنری استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی فرهنگی و هنری انتخابات مجلس شورای ملی در اصفهان عضو هیئت علمی دانشگاه دانشگاهی واحد اصفهان گفت وگو با ایسنا شفافیت رسانه ای دانشگاه اصفهان مشکلات بینایی عرصه رسانه روان شناسی هفته کتاب روان شناس هویت بصری کم بینایی سنگ شناس گروه ها کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۸۰۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نشستی دربارۀ ابن‌سینا و مکتب فلسفی اصفهان

ایسنا/اصفهان نشست «ابن سینا و مکتب فلسفی اصفهان» در محل خانۀ حکمت به منظور بررسی فلسفه غرب و ایران برگزار شد.

با ورود ابن‌سینا به اصفهان، این شهر جای بغداد را در علم و فرهنگ می‌گیرد و هرکسی می‌خواست فلسفه بخواند باید به اصفهان هجرت می‌کرد؛ اما اکنون به دلیل عدم وجود خودآگاهیِ تاریخی، مردم اصفهان از سال‌های دورِ خود هیج اطلاعی ندارند و نمی‌توانند نسبتی با فلسفهٔ سینوی برقرار کنند.

قاسم پورحسن، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در ابتدای این نشست، گفت: ۳ نوع مواجهه با ابن‌سینا وجود دارد. غربیان چندان مایل نیستند از دیدگاه خودِ ابن‌سینا به ابن‌سینا نگاه کنند. دیدگاه اول، همان فهم مشتشرقان از ابن‌سینا است که در روش و داده نیرومند است. این افراد مباحثی را از ابن‌سینا استخراج کردند که ما از آنان غافل بودیم. ابن سینا می‌گوید که کتاب بزرگ من از دست رفته و  در ۲ کتاب، ایده خود را مطرح کرده و می‌توانم یکی از این کتاب‌ها که مختصرتر است را بازنونیسی کنم، اما کتاب دوم که الانصاف است و مشتمل ۲۷ هزار مسئله میان مشرقیان و مغربیان بوده، مفقود شده و به علت حجم‌ زیادش بعید است که دیگر خودم یا دیگران بتوانند آن را بنویسند.

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه مستشرقان معتقدند ابن‌سینا هرچه باشد ادامۀ ارسطو است و باید آن را ذیل سنت یونانی به ویژه ارسطو خواند، افزود: البته این تا حدی درست است زیرا که سنت‌ها ناگهانی متولد نمی‌شوند و فکر تولید کردنی نیست، ظهور کردنی است اما مستشرقین فرض مستقلی از ابن سینا ندارد.

پورحسن با اشاره به اینکه فهم دوم، از آنِ مورخان است و متأسفانه تاریخ فلسفه اسلامی را مورخان عرب نوشتند، گفت: آنان در اینکه فیلسوفانِ ما نوافلاطونی مسلمان‌اند، اشتراک نظر دارند ولی این دیدگاه جامعی نیست. این درحالی است که ابن‌ سینا در نمط هفتم خود، درمورد مشائیان نظر خود را بیان کرده و آنان را دارای فهمی نازل توصیف کرده است. ما به جهت ترجمه‌ای بودن کتاب‌هایمان، طبق برداشت همین مورخان عرب، اطلاعات کسب می‌کنیم.

او دیدگاه سوم را مربوط به کسانی دانست که متوجه هستند ابن‌ سینا گسستی از سنت یونانی دارد؛ اما آنان معتقدند که فارابی و ابن‌ سینا در درون سنت دینی قرار داشته و در سنت اسلامی، ابن‌رشد کسی است که می‌توان از او به عنوان فیلسوف سنت اسلامی نام برد زیرا او ادامهٔ راه افلاطون است. یکی از صاحب‌نظران این دیدگاه، محمد عابد الجابری است‌.

این پژوهشگر و نویسنده فلسفه که معتقد است ما در ایران علاقه بسیاری به فهم کُربنی از ابن‌سینا داریم، گفت: این فهم کمتر به ابن‌سینای فلسفی اعتقاد داشته و او را در تصوف و عرفان نیز تعریف می‌کند. در کل ما از میان این‌ خوانش‌ها به فهم واقعی ابن‌سینا تقرب پیدا نکرده‌ایم‌.

پورحسن، درمورد مسیر زندگی ابن سینا تصریح کرد: ابن سینا تا سن ۲۱ سالگی در بخارا زندگی کرد و سپس ۱۰ سال را در خوارزم پشت سر می‌گذارد. در این شهر که دربار شاه است، با همهٔ بزرگان مراوده داشته است. این شهر، شبیه به بیت الحکمه بغداد است. ابوسهل نصیری، عراقی، ابوریحان بیرونی، ابن السهل، ابابیل و غیره در آن حضور دارند. ابن سینای جوان با اینان گفت‌وگو دارد و مراودات خود را با این بزرگان پس از مراجعه به اصفهان، قطع نمی‌کند اما با این حال هرگز خوارزم به یک مکتب فلسفی تبدیل نمی‌شود. ابن‌سینا از سال ۴۰۴ تا ۴۱۴ هجری قمری در همدان زیست و از ۴۱۴ تا ۴۲۸ هجری قمری در اصفهان بوده است. پیش از هجرت ابن‌سینا به اصفهان، فارابی به بغداد مهاجرت کرده بود و بغداد مرکزیت عقلی پیدا کرد. ابن سینا در بخش پایانی الملحقه کتاب المباحثات مطرح کرده است که در میان پیشینیان، تنها کسی که واجد فضل و فلسفه است، فارابی است.

او ادامه داد: با ورود ابن‌سینا به اصفهان، این شهر جای بغداد را در علم و فرهنگی می‌گیرد و هرکس می‌خواست فلسفه بخواند، باید به اصفهان هجرت می‌کرد. سهروردی با همین هدف از مراغه به اصفهان آمد و ابن‌سهلان در اصفهان فلسفه خواند. در مورد این دورهٔ اول حیات عقلی مکتب اصفهان بسیار کم مطالعه شده است. دورهٔ دوم آن در سدهٔ یازدهم شکل گرفت و آبشخورش، ابن‌سینا است. سال‌ها بعد، ملاصدرا مدام از ابن‌سینا و شاگردش بهمنیار یاد کرده است.

چگونه مکتب اصفهان شکل گرفته است؟

این محقق و مدرس فلسفه در دانشگاه اضافه کرد: ابن سینا با رغبت به اصفهان می‌آید و قصد فرار ندارد. در اصفهان نیز اضطرار دارد اما با این حال قصد نوشتن مسائل المشرقیه را می‌کند. او حتی با پیشنهاد شاگردانش برای مطالعۀ آثار جدید مشائیان مخالفت کرده و صراحتاً گفته که آنان را اهل فضل نمی‌داند. اصفهان برای ابن‌ سینا اصالت پیدا می‌کند. از سال ۴۲۱ تا ۴۲۵ هجری قمری، ابن‌سینا در معرض تاخت و تاز غزنویان است اما مکتب او با کمک شاگردان شاخصش شکل می‌گیرد. ابن سینا خودش مرجعیت پیدا می‌کند. دلدادگی اولش به سهروردی است. منظومه ابن‌سینا سهروردی است و او خود را مشرقی می‌دانست‌ و ما نمی‌توانیم بدون ابن‌سینا، سهروردی را بفهمیم. ابن‌سینا معتقد است مشائیان در مسئله نفس نتوانستند از جوهریت نفس بالاتر بروند و کسانی که بالاتر رفتند، برهان وساطت را شکل دادند. ابن سینا پس مطالعۀ برهان وساطت، «اجل البراهین» را توصیه می‌کنم.

پورحسن با اشاره به اینکه در سنت مشائیان ۴ دلیل بر جاودانگی نفس می‌بینید و ابن‌سینا دائماً به مسئله نفس پرداخته است، تأکید کرد: فارابی بیان کرده که ادراک فقط از آنِ نفس است. ابن سینا نمی‌خواست که تابع ارسطو باشد. ذیل ارسطو قرار گرفتن، همهٔ دستاوردهای ابن سینا را در باب نفس عقل قدسی صورت متغیره غیره را از بین می‌برد.

او با اشاره به اینکه برداشت ارسطو این است که نفس در سنت یونانی عمدتاً ذیل «امپسوخه» بوده است، افزود: این یعنی به طبیعت و کارکردهای طبیعی نفس توجه کردند و به فاعلیت نفس بی‌توجه بودند، فارابی اولین بار این فاعلیت را مطرح می‌کند و ابن سینا آن را گسترش می‌دهد. این سینا همین مسئله را در باب عقل وارد می‌کند. در سنت یونانی معانی چهارگانه وجود، در عرض یکدیگر هستند و معانی و نظریه طولی در سنت اسلامی معنا پیدا کرده است‌. ارسطو مطرح کرده که وجود محض تهی به نظر می‌رسد.

این فعال فلسفی با اشاره به اینکه ما دربارۀ شناخت ابن سینا و ظهور و تکوین مکتب اصفهان در دوره اول که مقارن است با آغاز سدهٔ پنجم اطلاعات کمتری داریم، اظهار کرد: تلقی ما این است که ابن سینا آثار ارسطو را تشریح کرده است ولی هرچه بیشتر متون ابن سینا را از نظر می‌گذرانیم، متوجه می‌شویم که تلقی ما اشتباه بوده است.

او با بیان اینکه فارابی می‌گوید در جامعه ما به علت اینکه مردم فلسفه، آثار افلاطون و ارسطو را نخوانده‌اند، فیلسوفان با یکدیگر مناقشه دارند، افزود: این مناقشات در دوران فارابی و حتی در مجالس دربار بسیار مطرح بود. فارابی و ابن‌سینا معتقدند که شعر در تربیت اجتماعی بسیار مؤثر است و فارابی در مدینه فاضله، عقل اللسان طبقهٔ دوم دانسته و هنرمندان و شاعران را از این طبقه معرفی کرده‌اند.  خطیبان و شاعران مصلحان جامعه‌اند به شرطی که خطابه، اغنایی و بر اساس مشهورات نبوده و بتواند جامعه را به صورت عقلانی تربیت کند. این عبارات بر ابن‌ سینا تاثیر گذاشت و بدون فارابی نمی‌توان ابن‌سینا را خواند.

پورحسن با تأکید مجدد بر اینکه به نظر می‌رسد دوره تاریخی مهمی از اصفهان را کاوش نکرده و نخوانده‌ایم، اظهار کرد: به راستی چگونه مکتب اصفهان شکل گرفته است؟ مکتب آندلس تابع مکتب بغداد نیست بلکه تابع اصفهان است. زعامت اندیشه در آندلس، در دست ابن طفیل و سپس ابن رشد است. ابن‌رشد کاستی‌های زیادی در فهم ابن‌سینا دارد. پیش از ابن‌رشد آثار ابن‌سینا در آندلس ترجمه شده بود. ابن‌رشد در برخی آثار تابع ارسطو است اما در برخی از آثارش تابع ارسطو نیست. او در پاسخ به این سوال که «اگر بین عقل و شریعت تعارضی پیش آید چه باید کرد؟» جانب شریعت را می‌گیرد در صورتی که فارابی جانب عقل را گرفته است. بنابراین فهم‌های ما از فیلسوفان دقیق نیست و لازم است مجدداً آنان را مطالعه کنیم و نقش بزرگی که ابن سینا در شکل‌گیری تمدن اسلامی داشت و پیش از بغداد در اصفهان شکل گرفته بود را شناسایی کنیم.

ابن سینا از آن کسانی است که آن را مطالعه می‌کنند

در ادامهٔ این نشست ۲ ساعته، حسین کلباسی اشتری، استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه تفکر از جنس کالا نیست بلکه چون یک گیاه موجودی زنده است و چیزی که زنده است، به عللی برای رشد نیازمند است، تأکید کرد: ابن‌سینایی که سهم غیر قابل انکاری در علم جهانی دارد و سفرهای طولانی داشته، در اصفهان سکنا گزیده و ابن‌ سینا شده و ظهور و بروز یافته است. اگر قرار است اندیشه بارور شود، نیازمند مقدماتی است که در ذهن و ضمیر اندیشمند به ثمر بنشیند. اینکه چه عوامل و شرایط و اسبابی سبب می‌شود که تفکر و متفکر در عهدی و جایی ببارد و برعکس در زمانی و مکانی اندیشه راکد، عقیم و ناممکن شود، جای بحث و سؤال دارد. این مطلب، برای جامعه‌شناسان و  مردم شناسان روانشناسان و سیاستمداران محل توجه است و «جامعه شناسی علم» در همین راستا شکل گرفته است اما شایسته است که اهل فلسفه نیز به این فکر کنند که علل ظهور تفکر چیست.

او که معتقد است یکی از مسائل مهم در تاریخ علم و فلسفه که مورد توجه قرار گرفته، فلسفهٔ تطبیقی است، اضافه کرد: در فلسفهٔ تطبیقی، دو مطلب به طور عمده مورد توجه است اولی، روشن‌کردن تمایزات و ابدعات و ابتکارات «این» نسبت به «آن» است. به عنوان مثال تمایزات و نسبت ابن‌سینا در شرق و توماس الگورینی در غرب که هر دومجموعه سترگی از ماوراء الطبیعه را رقم زدند روشن می‌شود.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: دومی این است که کسی که تمایزاتی با سابق یا معاصری داشته و دیگرانی را تحت تأثیر قرار داده، منابع و مناشی و مصادر فکری‌اش چه بوده است. یعنب باید به این پرسش پاسخ دهیم که ابن سینا از چه منابعی تغدیه کرده است؟

کلباسی اشتری با نقد این گزاره مشهور که «ابن‌سینا بر سر سفره مشائیان نشسته است» تأکید کرد: آیت الله سیدحسن سعادت مصطفوی فرمودند که نگویید فلسفه مشایی بلکه بگویید فلسفه سینوی زیرا مشائی خواندن ابن‌سینا، جفا در حق ابن‌سیناست؛ هرچند این عبارت رایج نیست اما باید مشهور شود.

او ادامه داد: الانصاف عنوان ارزشمندترین کتاب ابن‌سینا است که به معنی محاکمه بین نظر دو نفر است. در فقه و رجال و حدیث مفهوم «اجازۀ روایت» مطرح است و به این معنی است که نزد کسی که اجازهٔ نقل روایت دارد، چیزی از آن روایت کم و زیاد نمی‌شود و این یک کمال فرهنگی است. ابن سینا یک چهره ممتاز و متعلق به مشرق زمین است و سهم زیادی در گسترش فلسفه داشته است. اسم کتاب او برگرفته از این است که نباید در اندیشه و آثار کسی دخل و تصرف داشت.

این مدرس دانشگاه، با تأکید بر این نکته که غربی‌ها به اسلاف و تاریخ و آگاهی بیشتری نسبت به ما دارند، افزود: آنان با گذشتهٔ خود ارتباط افزونتری نسبت به ما دارند. اگرچه در حوزه فلسفه چند هزار سال گذشته است، هنوز نام ارسطو حفظ شده است، در شرایطی که ما اینجا باید به این سوال پاسخ بدهیم که اصلاً نسبت ما با ابن سینا و یا سنت صدرایی که ۴۰۰ سال پیش شکل‌ گرفته چیست؟ ما تا رسیدن به مرتبه خودآگاهی تاریخی فاصله بسیاری داریم. ما حتی نمی‌دانیم چه نسبتی با علامه طباطبائی که با ما هم‌عصر بوده نیز نداریم.

این مدرس فلسفه در دانشگاه اضافه کرد: در ترکیه، ابن‌سینا را پرشک بزرگ ترک معرفی کردند و اسم مولانا را تغییر داده و او را رومی نامیده‌اند. در مورد حشاشین سریال ساختند در حالی که اینان اسماعیلیانی ایرانی بودند. خیام نظامی گنجوی از این قائله مستثنی نیستند و  قزاقستان و ترکمنستان نیز مدعی شدند که فارابی متعلق به آنان است.

کلباسی اشتری با اشاره به این نکته که متفکر متعلق به جایی است که آنجا ‌او را می‌خوانند و از او یاد می‌گیرند، تصریح کرد: جهان امروز جهانی است که در آن به راحتی شناسنامه‌های جدید برای مفاخر گذشته صادر می‌شود. چندی پیش نشستی در چین با عنوان فلسفهٔ چینی برگزار شد در حالی که هیچ یک از اهالی فلسفه در تاریخ مطالعات شان با چنین مکتبی مواجه نشده بودند. هیچ بعید نیست که چندی دیگر فلسفهٔ ویتنامی، فلسفهٔ فیلیپینی و فلسفهٔ سواحل عاج نیز مطرح شود. استقراض و در مواردی سرقت هویت از ایران رواج یافته است و ابن سینا نیز متعلق به کسانی است که او را بخوانند وگرنه اینکه چه کسی در کجا متولد، فوت و دفن شده، چندان اهمیتی در جهان امروز ندارد.

مرکزیت فرهنگی ویژه‌تر از مرکزیت اقتصادی و سیاسی است

این استاد دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به اینکه نسبت ابن‌ سینا با فلسفهٔ مشائی و ارسطو که شاه‌بیت کتاب‌های تاریخی فلسفه مستشرفان شده است، محل مناقشه و بازخوانی است، اظهار کرد: ابن‌سینا با سنت مشائی فاصلۀ قابل توجهی دارد ولی فراموش نکنیم که فلسفهٔ ارسطو به عنوان فلسفهٔ غالب و نظام فلسفی مسلط بر فکر غرب و شرق است. فلسفه ارسطو و افلاطون و نوافلاطونیان امتیازات بی‌تردیدی دارند. ابداع و ابتکار و تمایز ابن‌سینا نسبت به مشائیان، نباید باعث شود که امتیاز مشائیان را نفی کنیم. اسم و اثری که قرن‌ها باقی مانده است، حتماً دلیلی پشت آن بوده است. او حتماً پیامی برای امروز من و شما دارد. جاودانگی در اثر، مطلب مهمی است. کسی دلدادگی به ارسطو ندارد. علم جانبدارانه نیست و نیاز است که ما بدانیم چرا و چگونه اندیشه ارسطو پایدار مانده است‌.

او با بیان اینکه هزار و اندی سال از مرگ ابن‌سینا گذشته و غربی‌ها به نظر من بیش از ما در مورد فلسفهٔ ابن‌سینا آثاری تولید کرده‌اند اما ما باید از خود بپرسیم که همین شیخ الرئیس در محافل علمی ما چقدر و چگونه خوانده می‌شود و محصول این مطالعات چیست، بیان کرد: کتاب المباحثات، مؤخر بر کتاب اشارات و حاصل اجتهادات شیخ الرئیس و مطالبی پخته‌تر از اشارات است اما مشهور است که آخرین اثر ابن سینا، اشارات و تنبیهات بوده است. نکاتی اورده که هیج اشاره‌ای با فلسفه ارسطویی و حتی فلسفه شبهه اشراقی عرفانی الهیاتی نوافلاطونی هم ندارد. اتین ژیلسون معتقد است که اگر فارابی و ابن‌سینا نبودند فهم ارسطو برای غرب لاتین ناممکن و یا بسیار دشوار بود. این باور بسیار شایع است که فهم افطلانونی و نو افلاطونی به مدد شرح و تعلیقات و نقد فیلسوفان اسلامی به غرب فهمانده شده است.

کلباسی اشتری با اشاره به اینکه ابن سینا در نمط چهارم خود، در فصل امور عامه، مواردی را مطرح کرده و افزود: این موارد ثابت می‌کند که ابن‌سینا هیچ نسبتی با عالمان مشائی نداشته است. تعریف فلسفه یعنی دانش ارجمند و مابعدالطبیعه نزد ابن‌سینا و فارابی متفاوت است. آنان به ارسطو در مورد این موضع خرده گرفتند.

او ادامه داد: تقسیمات و مراتب علت نیز نزد ابن‌سینا متفاوت است. ارسطو ۴ علت را ذکر کرده است که شامل علت مادی، علت سوری، علت فاعلی و علت غایی است که به علل اربعه معروف است. ابن‌سینا هیچ نسبتی با این تقسیمات ندارد و سابقه هم ندارد. در نظر ارسطو علت غایی بر علت فاعلی تقدم دارد ارسطو شناسنامه فلسفه اش تقدم علت غایی است. اما ابن سینا معتقد است که علیت غایی ممکن است تقدم داشته باشد اما تصوراً و ذهناً در خارج و در وجود علیت فاعلی تقدم دارد تا ایجاد صورت نگیرد غایت معنایی ندارد. این بحث بسیار دقیق است.

این پژوهشگر فلسفه، با اشاره به اینکه شیخ‌الرئیس می‌گوید به جای علت، کلمه مبدأ را به کار ببرید، خاطرنشان کرد: این مبدأ محرک نیست بلکه فاعل ایجادی است. محرک نامتحرک ارسطو خالق نیست و عالم قدیم است‌. یونانیان خالق را قبول نداشتند اما ابن‌سینا می‌گوید مبدأ، ایجاد کننده است. اول باید هستی پیدا کند و سپس آثار وجودی دیگر بر آن قائم شود. مبدأ علت ایجادکننده است. از سوی دیگر، فاعل در نظر ابن‌سینا واحد است. اما ارسطو بحث تعدد محرک‌ها را مطرح کرده و شارحین گفتند که به تعداد افلاک محرک وجود وارد.

کلباسی اشتری با بیان اینکه ارسطو می‌گوید محرک نسبت به ماسواء علم ندارد اما ابن‌سینا می‌گوید که محرک علم به کلیات و جزئیات نیز دارد، تصریح کرد: علاوه بر این، ابن سینا یک قاعده ارزشی دارد و می‌گوید واجب‌الوجود بالذات، «واجب‌الوجود است من جمیع جهات» یعنی اگر یک شبیه یا بدیل دومی فرض کنید، خودش خودش را ابطال می‌کند.

او در پایان خاطرنشان کرد: همه می‌دانیم که شهر اصفهان زمانی پایتخت بوده است. به راستی چطور جایی مرکزیت پیدا می‌کند؟ مرکزیت فرهنگی مقوله ویژه‌ تری نسبت به مرکزیت اقتصادی و سیاسی است. تمرکز فرهنگی در عالم چگونه محقق می‌شود و چگونه این پایتخت، پایتخت می‌ماند؟ این سؤال مسئله مهمی است.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • موزه پبده از بی نظیرترین موزه‌های کتب و نسخ خطی قرآن کریم
  • کدام کتاب «سروش صحت» باعث صف طولانی در اصفهان شد؟
  • ‌ کتاب «طراحی مدارهای منطقی» در جهاددانشگاهی قزوین منتشر شد
  • ساخت‌وساز در محدوده باغ گیاه‌شناسی به کجا رسید؟
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟
  • کتاب نشانه‌شناسی شکلک‌ها منتشر شد
  • تعیین‌کننده بودن رسانه در دنیای امروز انکارناپذیر است
  • پایان موقت کاوش در محوطه تازه کشف‌شده در اصفهان + عکس
  • نشستی دربارۀ ابن‌سینا و مکتب فلسفی اصفهان
  • کتاب «چالش‌های تاریخی» اثر سلیمی نمین رونمایی شد